ویروس کرونا جهانی شدن را نخواهد کشت اما شکل آن را تغییر خواهد داد
آروجان آپادورای، تایم ۱۹ می ۲۰۲۰
مترجم: آرش آزادی
حتی هنگام سرمستی نخستین سال های جهانی شدن در دهه ۱۹۹۰، پژوهشگرانِ این روند جدید در مورد کیفیات ویروسی آن نگران بوده اند: سرعتش، توان نفوذ آن به مرزها و مقررات، ظرفیت آن در متحول کردن و حتی مستعمره کردن کشورهایی که به آن رسیده است. من یکی از آن تحلیل گران بودم. اگرچه بیشتر ما فکر می کردیم که جهانی شدن می تواند نیروی مثبت عظیمی باشد، اما پیش بینی نمی کردیم که آنقدر رشد کند که خطرناک و مسری شده و کنترل آن دشوار شود.
سپس سیلی از ویروس هایی که شبیه به مسافران جهانی بودند آمدند: اچ آی وی، آنفلوانزای خوکی، جنون گاوی، سارس، گونه های مختلفی از آنفلوانزا، و کووید-۱۹ جدید. این مصیبت آخری جهانی شده ترین آن ها در تاریخ است. سرعت انتقال آن تنها به دلیل دسترسی جهانیاش بالا بود و این موضوع با انتقاداتی که با استفاده از پاندمی جاری به عنوان مثالی از این که چگونه جهانی شدن می تواند مشکل ساز شود، هجومی بر ضد آن به راه انداخت.
به ناگهان، خیلی ها در میان رسانه ها، دانشگاه ها و سیاسیون آماده زدن دکمه توقف جهانی شدن هستند. ستونی در شماره ۹ مارس نشریه فارین پالیسی نوشت «جهانی شدن به آی سی یو فرستاده شد» و مجله اکونومیست در شماره ۱۴ می، پرسید که «آیا کووید-۱۹ جهانی شدن را کشته است». برخی از چپ ها از ویروس به عنوان علاج بالقوه ای برای سیاره آسیب دیده، راهی برای مهار ستمگری کاپیتالیسم جهانی شده و بازگرداندن فضیلت جوامع و کشورها در مقابل شرکت ها و بازارها، استقبال کردند. همین طور در پوپولیسم راست، رهبرانی مانند رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ و رئیس جمهور برزیل ژائیر بولسونارو از شیوع بیماری برای بستن مرزهای ملی و بیرون نگه داشتن خارجی ها، گردشگرها و مهاجران، و برای بهره برداری از احساس بیگانه هراسی و نژاد پرستی در میان حامیانشان استفاده کرده اند. آیا این اقدامات اخیر شروع تلاش های فزاینده ای برای وارونه کردن روند جهانی شدن است؟
شاید، اما تلاشی این چنین آرزویی بیش نیست. جهانی شدن اینجاست تا بماند. این اسبی است که ۳۰ سال پیش زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، زمانی که بازارهای آزاد برای کار و سرمایه تبدیل به هنجار رایج شد و زمانی که بازارهای مالی اهمیت بیشتری نسبت به تجارت کالا و خدمات پیدا کردند از اسطبل خارج شد. این روندها را نمی توان وارونه کرد، و برگرداندن آن سخت تر از برگرداندن انقلاب صنعتی یا ظهور کامپیوترهاست.
آشکار است که هیچ بازیگر جدی جهانی تاکنون برنامه بازی خود را تغییر نداده است. چین کاملا بر سرمایه گذاری بیشمار خود بر ابتکار جاده ابریشم جدید خود ادامه می دهد. درحالی که روسیه و ایالات متحده در حال کشمکشی جاری در مورد معامله عمده تسلیحاتی با هند هستند که با جهانی شدن بحران کووید-۱۹ شدت گرفته است، چون هر دو قدرت می خواهند سهم جهانی خود از بازار تسلیحات را حفظ کنند. رئیس جمهور فرانسه امانوئل مکرون و رئیس جمهور دونالد ترامپ به یک توافق گسترده برای کاهش سرعت اقدامات اتحادیه اروپا برای گذاشتن مالیات بر شرکت های بزرگ تکنولوژی امریکایی (گوگل، فیسبوک، مایکروسافت) رسیده اند تا از یک جنگ تعرفه ای بین دو کشور جلوگیری شود. آلمان همچنان مایل است که از بروز درگیری با ایالات متحده یا چین در جدیدترین خصومت های میان این دو جلوگیری کند. اگرچه بسیاری از دولت-ملت ها مشغول بستن مرزها، افزایش حداکثری منابع پزشکی و اولویت دادن به سلامتی شهروندانشان ورای هرچیز دیگری هستند، هیچ کشوری کنشی جدی برای لغو یا وارونه سازی اتحادها، منافع و استراتژی های جهانی خود نداشته است.
با این اوصاف، بعد از این همه سال که دولت ها شریک کوچکی برای بازارها، شرکت ها، آژانس های چندجانبه و سازمان های رسانه ای بوده اند، اکنون کووید-۱۹ جان تازه ای به دولت-ملت داده است. قدرت های بیشتری به بسیاری از رئیس جمهورها و نخست وزیرها داده شده است. همچنین جمعیت هایی که آن ها رهبری می کنند، عموما ایمانشان را به آن ها افزایش داده اند. این نیز بسیاری را از آن ترسانده است که رهبران مقتدری که حالا در قدرت هستند در خیلی از کشورها شروع کنند به نادیده گرفتن ارزش های سیاسی آزادیخواهانه.
اما احیای قدرت دولت-ملت ها محدود شده است. هیچ دولتی نمی تواند از بحران های ویروس کرونا برای ازبین بردن دسترسی به سیستم مالی جهانی استفاده کند. شاخص های اقتصادی که پایه محبوبیت بسیاری از رهبران هستند بر اساس کار، مواد خام، و زنجیره های تامین بین المللی شده استوار هستند که بدون کاهشی جدی در سطح کیفیت زندگی نمی توانند به شبکه های ملی و درون مرزی برگردانده شوند. در ضمن، شهروندان به تازگی از قدرت و نقششان در جفظ بقا و شکوفایی ملت-دولت خود، از طریق رعایت قوانین بهداشت عمومی و فداکاری های اقتصادی و اجتماعی آگاه شده اند. نه سیاست مداران و نه شهروندان احتمالا هیچکدام این بازشناسی قدرت اجتماعی افراد عادی را فراموش نمی کنند.
همچنین بحران های اخیر نشان دادند که چگونه نه علم و نه تکنولوژی نمی توانند بدون جهانی شدن موفق شوند. این موضوع در تلاش رئیس جمهور ترامپ برای کمک به مردم ایالات متحده با خرید یک شرکت آلمانی که واکسنی برای ویروس کرونا ساخته بود، مصداق پیدا کرد. هرگاه علم، که اغلب به همکاری های بین المللی متکی است، با جاه طلبی ها و اضطراب های ملی مواجه می شود، تنش هایی شکل می گیرند که این کوشش ناکام، نشانگری از آن هاست. بهترین ویروس شناسان، اپیدمیولوژیست ها و کارشناسان بهداشت عمومی بطور مداوم ورای مرزهای ملی با یکدیگر در تماس هستند. شرکت های داروئی بر آزمایش های متصل جهانی و نوابغ علمی دنیا متکی هستند. لوازم اورژانسی از کشورهایی به کشور دیگر ارسال می شوند. اگرچه مسابقه ای رقابتی برای کشف بهترین آزمایش ها، تجهیزات، واکسن ها و درمان ها وجود دارد، اما مدل جهانی شده همکاری شرکت ها در دنیای بزرگ شرکت های داروسازی مطمئنا ادامه خواهد یافت. و ملت-دولت هایی که با این پاندمی به شکل بازی مجموع صفر برای برد یا باخت مواجه می شوند، باختنشان حتمی است.
اما همانطور که برخی در دهه ۱۹۹۰ پیش بینی کرده بودند، برگشت ناپذیری جهانی شدن به معنای پایان بیگانه ستیزی یا کاهش حاشیه نشینی گروه های آسیب پذیر نیست. بسیاری از پوپولیست های دست راستی مانند ترامپ، به این بحران ها با تشدید پیشداوری های نژادپرستانه، ضد مهاجر و ضد لیبرال، واکنش نشان می دهند. رئیس جمهور بولسونارو در برزیل، آشکارا اهانت خود را به توصیه های دانشمندان نشان داده است. و حزب نخست وزیر هند، ناراندا مودی، از بحران ها برای افزایش اسلام هراسی و ممنوع کردن کار و مهاجرت فقیرانی که از روستاها به شهرهای هندوستان می آیند، استفاده کرده است. جنبه های منفی جهانی شدن ممکن است سریع تر از جنبه های مثبت آن تعمیق شوند.
درست مثل کووید-۱۹ که ویروسی با کیفیاتی جهانی است، جهانی شدن خواص ویروسی دارد. همه ویروس ها تطور پیدا می کنند و جهانی شدن نیز در این میان مستثنی نیست. دولت-ملت های دنیا در مواجهه با کووید-۱۹ ناموفق بوده اند و علت این ناکامی قبل از هرچیزی به ساختار سیستم دولت-ملت ها مربوط است که برای دوران مشکلات بدون مرز مناسب نیست. از آنجایی که جهانی شدن باقی می ماند، این سیستم دولت-ملت هاست که مجبور به تغییر می شوند که برخی از آن استقبال خواهند کرد و برخی دیگر در برابر آن مقاومت می کنند. این نبرد است که پس از داستان کووید-۱۹ باقی خواهد ماند.
درباره نویسنده
آپاندورای (ARJUN APPADURAI) مردم شناسی هندی آمریکایی است که به دلیل تخصصش در زمینه پویایی فرهنگی جهانی شدن شهرتی جهانی دارد و استاد رسانه، فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه نیویورک (NYU) است.
دانشجوی مدیریت استراتژیک