خلاصه کتاب : پل پوت – کابوس سرخ
بعدازاین نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد (حافظ)
بااینکه بیش از چهل سال از انقلاب خمرهای سرخ در کامبوج میگذرد، انقلابی که در اپریل ۱۹۷۵ ( ۱۳۵۴خورشیدی ) نسبت به سایر انقلابها بسیار آسان به رهبری پول پوت به پیروزی رسید، ولی هنوز معمای این انقلاب برای تحلیلگران از بسیاری جهات حلنشده است. حیرت در این است که چگونه میتوان بانام خلق و انقلاب در مدت فقط سه سال و چند ماه، یک و نیم تا دو میلیون نفر را بانام درست کردن بهشت روی زمین به کام مرگ فرستاد؟
برای انجام کاری به این عظیمی نبوغ قابلتوجهی لازم است که این نبوغ را پول پوت داشت. برخلاف تصور بسیاری از روزنامهنگاران فعال در امور انقلاب کامبوج، پول پوت نه اختلال روانی داشت و نه بیماری سادیسم داشت و نه آدمی تندخو و عصبی بود ، بلکه برعکس، همه دوستان و فامیل و رفقای حزبی میدانستند او بسیار متین، آرام ، سالم، منطقی ، خوددار، کمحرف و کاملاً یک آدم متعادلی بود. و به خاطر همین خصوصیات مثبت بود که او خیلی زود در حزب کمونیست کامبوج به بالاترین درجه حزبی رسید و رهبر حزب شد.
پول پوت یک کمونیست مومن و معتقد بود. او قدری مارکس خوانده بود و با ایدههایی که از این اندوختههای اندک مارکسیستی به دست آورده بود به هر قیمتی میخواست اولین بهشت واقعی را در کامبوج پدید آورد. بهشت بدون پول، بدون مالکیت خصوصی، بدون خردگرایی و بدون کلمه قبیحه (من). او میدانست که رفقای او قبلاً در شوروی و چین و ویتنام و کره شمالی و کوبا اقدام به احداث چنین بهشتی کرده بودند ولی ازنظر پول پوت آنها همگی ناموفق بودند چون هر یک بهنوعی منحرف و از ایده مارکس دور شده بودند . مثلاً در همه آنها پول بهعنوان شیطان بزرگ بورژوازی هنوز موجود بود. بدیهی بود که با وجود آن، راهی از جهنم به این بهشت باز میشد و همهچیز را نابود میکرد. همین نبوغ بود که توانست یک و نیم تا دو میلیون نفر را قربانی احداث این بهشت نماید او همواره میگفت برای ساختن چنین جامعه نمونه تاریخ هرقدر قربانی دهیم ارزش دارد. او در جوانی به خاطر حزب، عشق خود را رها کرد و با یکی از رفقای حزبی ازدواج کرد.
انقلاب پیروز شد و او در چهره رهبر انقلاب ظاهر شد. عمل، معلم بزرگی است. او وقتی دستور انفجار بانک مرکزی را داد دستور داد قبل از انفجار دو تن طلای موجود در آن را خارج کنند.
وقتی در ۶۰ سالگی هنوز مست پیروزی انقلاب بود دستور داد تا خوشگلترین دختر کامبوج را پیدا کنند و به تمام موعظههای گذشته خود خط بطلان کشید و با دختری بیستودوساله که رفقا یافته بودند ازدواج کرد.
حتی زمانی که ویتنام به کامبوج حمله کرد و به کابوس انقلاب کامبوج خاتمه داد. او یادش نرفت که صدها هزار دلار پول نقد(دلار آمریکایی) شیطان بزرگ کشور اصلی امپریالیسم جهانی را در فرار به تایلند با خود ببرد.
(عمل) او را از کمونیست مومن به کسی تبدیل کرد که مثل رفقای پیروز کشورهای انقلاب زده بود. او میدانست که برای احداث بهشت خود به انسان طراز نوین نیاز دارد . او سالها مشغول ساخت و مونتاژ چنین انسانهایی از نوجوانان کشاورز روستاهای کامبوج بود.
مانکورت هایی که بالباس سیاه و مسلسل به دست آماده احداث بهشت بودند و قادر بودند به اشارهای هر مانعی را از میان بردارند.
برای اطلاع از تراژدی احداث بهشت در کامبوج خلاصه کتاب پول پوت: کابوس سرخ را در ذیل بخوانید.
پول پوت متولد مارس ۱۹۲۵
انقلاب خمرهای سرخ : در آوریل ۱۹۷۵با فتح پنومپن پیروز شد.
طبق روال انقلابها تمام کارگزاران دولتی قبلی اعدام شدند. انقلابیون از همان لحظه پیروزی متوجه شدند که فرهنگ بورژوازی شهر را فراگرفته است. زنها رژ میزدند! و پسران موی بلند داشتند ، انقلابیون اکثراً از روستاها آمده بودند، انقلاب خمرها انقلاب روستائیان بود.
از بعدازظهر پیروزی به تمام اهالی شهر پنومپن دستور داده شد که حداکثر تا سه روز شهر را ترک کنند! به بهانه احتمال بمباران شهر توسط امریکا البته به اهالی گفته شد که بعداً خیلی زود برمیگردند.
تخلیه شهر بزرگ پنومپن باورکردنی نبود چون شهر ۵/۲ میلیون نفر جمعیت داشت! خمرها نگفتند این جمعیت عظیم در کجا باید اسکان پیدا کنند! وسایل حملونقل عمومی وجود نداشت. مراقبت پزشکی و تغذیه مدیریت نشده بود. چون سربازان خمر اکثراً جوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله بودند و هیچ تصوری از این مشکلات نداشتند. لذا سه روز برای تخلیه کل شهر فرصت بود. سربازان خانه به خانه رفته و فقط فرصت یکساعته برای تخلیه میدادند . کلیه اموال قیمتی مصادره شد، فروشگاهها غارت شد، خانهها یکییکی بازرسی و دستور تخلیه صادر میشد حتی سفارت شوروی نیز شامل این دستور بود. (خمرها مائوئیست بودند) سیل انسانی راه افتاد ، گاری، دوچرخه ، پای پیاده ، بیماران در کنار جادهها به امان خدا رها شدند! تعفن جنازه ها کل راه را پرکرده بود. بیماران بدحال با شلیک خمرهای سرخ کشته شدند. بیمارستانها نیز تخلیه شدند. ( دو هزار نفر ساکن کلیه بیمارستانها بودند) کلیه افسران ارتش و پلیس با وعده استفاده مجدد از آنها تفکیک و بعد اعدام شدند. در بعضی از قسمتهای شهر گفته شد که شما فقط سه ساعت فرصت دارید شهر را ترک کنید. لذا چیزی برداشته نشد!
حرکت خروج از شهر بسیار کند بود، مأمورین به علت تسریع درامرتخلیه شهر با تشر زدن عده ای را انتخاب و اعدام میکردند! هرگونه اعتراض مساوی مرگ بود. ۲۰هزار نفر ازجمله برادر پول پوت در این تخلیه کشته شدند. آخر هفته بانک ملی با دینامیت منفجر شد البته ۲۰۰کیلو طلا قبل از انفجار خارجشده بود. درگیری بین گروههای مختلف خمرها دیدهشده بود که بعدها کمتر شد. همه افراد دو روز بعد فقط پیاده به مقاصد نواحی انتخابی خمرها باید حرکت میکردند. افراد ناتوان از رفتن، کشته شدند. در ۱۸ آوریل شهر باتامبانگ توسط نیروهای شمال غرب اشغال و دستور داده شد که مواد خوراکی در بازار بین ۵۰ تا ۱۰۰ برابر ! ارزانتر شود، که باعث خشنودی اهالی شهر شد. اکثر فروشندگان چینیتبار بودند. در ۲۳ آوریل بدون برنامه ریزی قبلی کلیه افسران رژیم سابق و بعد تجار! به رگبار مسلسل بسته و همه کشته شدند. قتلعامهای مشابه تقریباً در سراسر کشور صورت گرفت . دستور ارزانی هم در سراسر کشور صادر شد. تمام وسایل نقلیه جهت استفاده خمرها مصادره شد . مخالفین تنبیه یا اعدام شدند. هر چیز که نماد جامعه مصرفی بود محکوم بود. پول ارزش خود را از دست داد و اسکناس قدیمی بی اعتبار اعلام شد. اسکناسها تبدیل به کاغذ سیگار شدند. کسانی که از شهر خارج می شدند بازرسی و تمام اشیاء مربوط به اشراف مثل دوربین عکاسی، رادیو، نوار ضبطصوت، ساعت مچی، کتاب هر نوع ، اسنادوپول خارجی از آنها گرفته میشد. همه باید یکسان و برابر باشند! مبارزین خمر تبدیل به کلمه ترسناک “آنکه کار” شدند، اطاعت از آنها ضروری بود. به علت عدم بازرسی زنان توسط مردان (موضوع فرهنگها) زنان توانستند طلا و جواهرات خود را نجات دهند که بعداً برایشان مفید بود. پس از رسیدن همه به روستاها طبق دستور همه باید زندگینامه خود را مشروح بنویسند. که این وسیله راهی برای جدا کردن عناصر نامطلوب بود. به کارگزاران رژیم گذشته گفته شد که اگر واقعیت را بنویسند بخشوده خواهند شد. آنها یا کشته شدند یا متخصصین به مراکز بازپروری فرستاده شدند و تعدادی نیز به بیگاری اعزام شدند ولی نظامیان و کارمندان رژیم سابق درهرحال اعدام شدند. البته در مناطق مختلف برخورد سلیقه ای بود. در مدت سه سال و هشت ماه حکومت خمرها، این روش همواره در حال اعمال بود. ولی بهرغم دستورات واحد کمیته مرکزی هرکس به تفسیر خود، آنها را عمل میکرد. که خیلی باهم تناقض داشتند . بقایای فرهنگ گذشته کامبوج هنوز در بعضی از افراد خمر در هر یک به شکلی باقیمانده بود و چه خوب. افراد خمرها آدمآهنی نشده بودند.
جبهه متحد خمرها با سیهانوک عملاً تمامشده بود. بیماران و سالخوردگان نیز با دستور تخلیه کامل شهر کشته شدند. بدون دستور حزب در عمل همه کتابخانهها، آزمایشگاههای علمی، نهادهای پژوهشی و کتابهای بودائی، آنها همه مظاهر امپریالیستی بودند! ازنظر پول پوت شهرنشینان همه همکار دشمن بودند. پروژه تخلیه شهرها انتقام از دشمنان بود.
۴۵۱-۹- کمال آتی!
پول پوت سه روز پس از سقوط پنومپن پیروزمندانه وارد شهر شد آنها از کنار سیل جمعیت راندهشدگان رد شدند و ورود به شهر خالی و بدون تشریفات انجام شد. ایستگاه قطار دروازه شهر شد. گزارش شد که در عملیات تخلیه تاکنون ۲۰ هزار نفر کشتهشده است. ازنظر او هزینه اندک بود! برای نابودی کاپیتالیسم کامبوجی هرگونه توجیه تخلیه شهرها توسط پول پوت برای خارجی ها قابلقبول نبود. درحالیکه تخلیه از فوریه ۱۹۷۵ برنامهریزیشده بود.
رژیم کارش را با دروغ آغاز کرد سپس دروغ عادت همیشگی شد درواقع تخلیه شهرها برای نابودی طبقه شهرنشین بود و روشنفکران نیز درون آنها بودند
پول پوت میخواست از دل انقلاب ،کامبوجی قوی، منزه و مظهر الگوی فضایل کمونیستی متولد بشود. هدف او نابود کردن نبود بلکه دگرگونسازی و مهندسی بود. او در اولین نطق بعد از انقلاب گفت ؛ کشاورزی هم علم کلید ملتسازی و هم کلید دفاع ملی است. هدف اول مکانیزه کردن کشاورزی اعلام شد.
دریافتِ هرگونه کمک خارجی ممنوع شده (هدف استقلال و خودکفائی بود) همه آنها تئوریهای سران حزب کمونیست کامبوج حتی از دوران دانشجویی بود. این اولین دولت بردهداری مدرن که هم غیرمنطقی و خیال پردازانه و هم بیرحمانه و غیرانسانی بود. در نظام جدید مردم باید بدون دستمزد تا هر وقت که خمرها میخواستند کار میکردند هرگونه استنکاف منجر به قطع جیره غذایی شده و مرگ را به همراه داشت.
در بقیه کشورهای کمونیستی دستمزد پرداخت میشد که با آن اجازه انتخاب محدود وجود داشت در کامبوج فقط جیره غذایی بود و تمام. و هیچ بازاری هم وجود نداشت. بعداً حتی تهاتر نیز ممنوع شد. حق انتخاب در نوع غذا، زمان خواب، محل زندگی، شریک زندگی وجود نداشت.
سیاست تخلیه شهرها توسط پول پوت، مورد استقبال مائو قرار گرفت! و در سال انقلاب ۱۹۷۵، چین مبلغ ۳۰۰میلیون دلار که خیلی رقم بزرگی هم بود به کامبوج کمک کرد.
در سال ۱۹۷۵ کامبوج تنها کشور بدون پول بود!
از اکتبر ۱۹۷۵ کامبوجیهای خارج نشین اجازه بازگشت به پنومپن را یافتند. صحنه هایی که می دیدند پذیرش آنها غیرقابلباور بود. کلیسای جامعه عظیم پنومپن با خاک یکسان شده بود. ساختمان بانک مرکزی با دینامیت منفجر و به همان شکل باقیمانده بود. مالکیت خصوصی هر چه باشد ممنوع بود. حتی کلمه من و مال من ممنوع بود. در بهار ۱۹۷۶ حدود۴ درصد جمعیت به علت بیماری قادر به رفتن بر سرکار نبودند. جیره غذاییِ کم باعث سوءتغذیه همگانی شده بود. کمیته مرکزی مجبور شد یک روز تعطیل در مقابل ۱۰ روز کار و ۱۵ روز تعطیلی سالیانه را اعلام کند. از تابستان مقدار اعدام کمتر شد. چون جمعیت بهشدت تحلیل میرفت. ماجرای عشقی مجازات مرگ داشت. ورزش عمل بورژوائی بود. عشق مظهر فردگرایی بود. همه بچهها باید مردها را عمو وزنها را عمه میگفتند، نباید معلوم میشد که بچه مال کیست.
۵۱۳- ۱۰ الگوی جهان:
در سال ۱۹۷۵ سیها نوک در چین زندگی میکرد که پول پوت محرمانه به چین و کره شمالی رفت و کمک از آنها دریافت کرد و سیها نوک متوجه نشد. پول پوت میخواست سیها نوک به کامبوج بازگشته و نوعی اعتبار رژیم او باشد. چین و کره نیز موافق بودند در سپتامبر سیها نوک وارد پنومپن شد. سه هفته برخورد با او شاهانه بود. سیها نوک با تعدادی از اعضاء خانواده و خدمه در کاخ سلطنتی که برایش آمادهشده بود اسکان یافت. او در اکتبر ۷۵ در سازمان ملل از رژیم خمر سرخ بشدت دفاع کرد. بعدازآن رابطه با خمرهای سرخ رو به تیرگی نهاد. در ژانویه ۱۹۷۶ با حضور او قانون اساسی عوض شد. در این فاصله سیها نوک صحنه هایی از زندگی مردم را دید و در مارس ۱۹۷۶ استعفا داد. فشار پول پوت به پس گرفتن استعفا مفید نبود. سیهانوک عملاً به حصر رفت. اطرافیان سیهانوک به مناطق روستایی جهت کار اجباری اعزام شدند حتی یک نفر از آنها زنده نماند خود او در قفس طلایی بود. تمام ارتباط او قطعشده بود.
پول پوت عملاً تمام تصمیمات را خود میگرفت ولی آنها را تصمیمی جمعی اعلام میکردند. چون به تصویب کمیته مرکزی میرسید. بدون رأی گیری!
در سپتامبر ۷۶ مائو مرد و پول پوت در رثای او سخنانی ایراد کرد. او کمحرف و آرام بود. از ۱۹۷۸ ازنظر پول پوت انقلاب ملی به اتمام رسیده و انقلاب سوسیالیستی آغازشده بود. و این باسیاست جدید چوئنلای بدون مائو منطبق نبود. پول پوت این مرحله از انقلاب را منحصربهفرد درجگان نامید!
در ۱۹۷۷ گفته شد آنها به چیزی دست خواهند یافت که هرگز در تاریخ بشری رخ نداده است. البته درست بود! بچه ها از ۷ سالگی در اختیار مربیان سرخ قرار می گرفتند. تمام متخصصان برای کار بدنی اعزامشده بودند. اعضاء اصلی کمیته مرکزی برای درمان به چین می رفتند طب سنتی در کشور رواج یافت. فقط از جوانان تربیتیافته خمر استفاده می شد. در سالهای حاکمیت خمرها بااینکه صادرات برنج بهشدت کاهش یافت ولی در مدت چهار سال یکمیلیون کامبوجی از سوءتغذیه جان خود را از دست دادند. تولید تعاونی باعث کاهش بهره وری شده بود این عامل اصلی کاهش تولید بود. هیچ آماری وجود ندارد، فقر سیاه در مناطق روستایی برای پول پوت قابلدرک نبود او درصدد پیشرفت سریع بود. او به راه خود ایمان مطلق داشت ولی تجربه خلاف آن را گفت او راهحل را در سختگیری بیشتر میدانست!
۵۵۱- ۱۱ میکروبهای استالین:
در ۲۵ فوریه ۷۶ اولین قیام در شهر سیمریپ رخ داد که یک انبار مهمات منفجر شد ولی خمرها آن را به حمله امریکا نسبت دادند. پول پوت به خیلی ها ظنین بود. روابط طبق معمول با ویتنام تیره بود. در سال ۷۶ دو ویتنام متحد شدند. از سال ۷۶ بازداشت رقبای پول پوت در حزب آغاز شد. اسناد نشان میداد آنها خائن هستند اعتراف زیر شکنجه سند آنها بود. تعدادی به تلاش برای کودتا متهم شدند. رقابتها ماشین کشتار توتالیتاریسم را توان تازه بخشید. گروههای رقیب داخل حزب، دستهجمعی دستگیر و به جاسوسی برای CIA اعتراف و اعدام می شدند. و با طرفداری و جاسوسی برای ویتنام (پاکسازی به قول پول پوت تا پاییز ۱۹۷۷ ادامه یافت). حزب پاکسازیشده بود و پول پوت آن را پیروزی عظیم دانست. هزاران کادر حزبی و صد هزار از دهقانان قربانی این آرمانخواهی پول پوت شدند.
پول پوت همه نابسامانی اقتصادی و اجتماعی سراسر کشور را به نفوذ دشمن نسبت می داد. لذا ماشین کشتار دلایل کافی برای ادامه کار در اختیار داشت. همه محکومین قبل از اعدام به جاسوسی اعتراف میکردند تا حرف پول پوت تحقق یابد. روشهای کشتار ترکیبی از روشهای قرونوسطایی و روشهای توتالیتری بود. جگر محکومین را درآورده و سرخ میکردند و میخوردند! پول پوت به زندانهای مخوف قدم نگذاشت ولی او چنین زندانهایی را ضرورت حکومت انقلابی میدانست . دستور دستگیری های اصلی از آن پول پوت بود.
مردم احساس خیانت میکردند. غذای تعداد کثیری فقط آب برنج بود یا علف. فرار دستهجمعی به تایلند و ویتنام آغازشده بود. از ۱۹۷۷ درگیری بین کامبوج و ویتنام در مرزها آغازشده بود. از آوریل ۷۷ نیروهای کامبوج به مناطق مرزی ویتنام حمله و به وحشیگری باورنکردنی دست میزدند. ویتنام تلافی کرد به پیشنهاد ویتنام پس از۴ درگیری آتشبس اعلام شد ولی درگیری ها ادامه یافت. کامبوج روی چین کاملاً حساب بازکرده بود. روابط ویتنام و شوروی حسنه بود. ویتنام با لائوس پیمان دوستی امضا کرد. در داخل کامبوج جنگ علیه ویتنام بشدت تبلیغ می شد. در ۲۴ سپتامبر ۷۷ کامبوج به ویتنام حمله کرد و وحشیگری را به اوج رساند. بیش از هزار نفر در این حمله کشته شدند. ویتنام عکسالعملی نشان نداد. آنها میانجیگری پکن را پذیرفتند. ولی مذاکره نتیجه ای نداد. در ژانویه ۱۹۷۸ ویتنام حمله کوتاه تلافی جویانه را انجام داد و کامبوج با ویتنام قطع رابطه کرد.
پول پوت برای بازی کردن بهعنوان رهبر ملی! کار شخصیت پرستی را آغاز کرد. نقاشیها و مجسمه ها، به تلاش پول پوت برای جذب حمایت جهانی برای مقاومت در برابر ویتنام آغاز شد. اینک پول پوت تمام نابسامانیهای ناشی از روش حکومت خود را به ویتنام نبست می داد. پاکسازی مجدد در داخل علیه دشمنان داخلی شروع شد این بار همه جاسوس ویتنام بودند. شعار پول پوت در این مقطع این بود :
- حزب را پاکسازی کنید.
- ارتش را پاکسازی کنید.
- کادرها را پاکسازی کنید.
اکنون حزب کمونیست قدرت مطلق کامبوج شده بود. تمام کمونیستهای برگشته از ویتنام کشته شدند. فرزندان آنها نیز کشته شدند. مسئولین مناطق قحطی زده ، کشته شدند که عمداً مردم را گرسنه نگه داشتند تا آنها ناراضی شوند. مدیران منطقه ای همراه خانواده تیرباران شدند.
دستور آخر !
مردم را نیز پاکسازی کنید . از طرفدارهای ویتنام و همکاران دور و نزدیک آنها ۲۵۰ هزار تن کشته شدند! اکثر دستگیرشدگان حزب تنها مدرک جرمشان اعتراف قبلی ها بود! و این پاکسازیها کامبوج را از هستی ساقط کرد. چون همه دشمن داخلی تصور میشدند.
شعار پول پوت:
هرکامبوچی باید سی تن ویتنامی را بکشد!
سیهانوک از حبس خانگی ظاهراً درآمد و روی او تبلیغ شروع شد. سیهانوک ویتنام را محکوم کرد. از سوی دیگر ویتنام در تدارک سقوط رژیم خمرها بود. در چنین شرایطی پاکسازی حزب حتی در سطح کمیته مرکزی ادامه یافت. و در دیگر سطوح نیز گسترش یافت. توان بالقوه دفاعی کامبوج با این پاکسازی بهشدت آسیب دید. از اول ژانویه ۱۹۷۹ حمله ویتنام شروع شد. شش ژانویه سیهانوک به پکن پرواز کرد و سپس سفرا پنومپن را ترک کردند. تا هفتم ژانویه همه اعضاء حزب پایتخت را ترک کرده بودند و کارگران و سربازان باقیمانده بودند. پول پوت هیچ برنامهای برای مقاومت نداشت. ولی امید پیروزی داشت! هیچ حقیقت به مردم کامبوج گفته نشد پول پوت در نطق رادیویی در پنج ژانویه به مشکلات کوچک اشاره کرد! و به اتحاد کارگر- دهقان تأکید کرد. یک هواپیمای کامبوجی به پرواز درنیامد! و همه آنها به دست ارتش ویتنام افتاد. هیچکس از پیش روی ویتنامیها خبر نداشت! حتی اسناد حزبی به دست ارتش ویتنام افتاد . مأمورین عالیرتبه هم فرار کردند. کشور هیچ برنامه دفاعی نداشت. فرمانده پایتخت فرار کرده بود. مقامات محلی به دست مردم کشته شدند. ۳ سال و ۸ماه و۲۰ روز پایان حکومت وحشت بود.
۶۱۷- فصل ۱۲- فروپاشی مدینه فاضله:
پول پوت به مرز تایلند گریخت. “اینگساری” توسط او به پکن اعزام شد. تنگ شیائوپینگ پس از انتقاد شدید از خمرها توصیه جنگ طولانیمدت چریکی خمرها علیه ویتنامیها را داد و پنج میلیون دلار نیز کمک کرد. و قول تجهیزات نظامی ساده برای مقاومت داد و توصیه اصلی این بود سیهانوک رئیس دولت جدید خمرها شود. سیهانوک در سازمان ملل بود و از وضع کامبوج بهشدت دفاع کرد و تجاوز ویتنام را محکوم کر دودر شورای امنیت ۱۳ رأی موافق گرفت و فقط دو رأی مخالف بود. ( شوروی و چک) .
از طرف دیگر او از آمریکا تقاضای پناهندگی کرد که با سکوت آنها مواجه شد و درنهایت سیهانوک قبول کرد به پکن برگردد. در این فاصله در ماه فوریه سال ۷۹ چینیها تا عمق ۲ کیلومتری خاک ویتنام نفوذ کردند و خسارت بزرگی به ویتنام زدند در تلافی حمله ویتنام به کامبوج ، ولی ویتنام خاک کامبوج را خالی نکرد. خمرها بر اساس توافق وارد خاک تایلند شدند با توافق چین – امریکا – تایلند.
بااینکه ویتنام در کامبوج کارهای مهمی انجام داد ولی بعد از چند ماه بهعنوان ارتش اشغال گر شناخته میشد. در تابستان بارانهای موسمی در کامبوج شروع شد که زمان عملیات چریکی خمرها بود. پول پوت در مرز تایلند مستقر بود. سربازان خمردرجنگل ها فقط با برگها و ریشه گیاهان تغذیه میکردند. البته نه رهبران خمر! که همه چاق شده بودند! بعد کمکهای صلیب سرخ و چین از راه رسید .
در سازمان ملل موقعیت خمرها تقویت شد . پس از اشغال افغانستان توسط شوروی وضع ویتنام که متحد شوروی بود بدتر شد. حالا پول پوت از کمونیست دو اتشه به رهبر مبارزات ضد اشغال گری تبدیلشده بود. که دروغ بزرگ بود. با فشار تنگشیائوپینگ ازیکطرف و واقعیت موجود از طرف دیگر بهتدریج خمرها در حال تغییر رفتار بودند لباس آنها از سیاه به سبز تبدیل شد. کادرها شلوار سیاه و پیراهن سفید پوشیدند. از۱۹۸۱ حزب کمونیست کامبوج خود را منحل کرد ! برای تشکیل جبهه متحد با سیهانوک.
هرچند پول پوت از تغییر اساسی صحبت میکرد هرگز مسئولیت مرگ ۵/۱ میلیون نفر را به عهده نگرفت. او گفت اطرافیان او خائن و احمق بودند دولت ائتلافی تا ژوئن ۱۹۸۲ طول کشید. سیهانوک به صحنه بازگشت. چین و امریکا از پول پوت حمایت میکردند. چون کامبوج علیه ویتنام و از آن طریق علیه شوروی بود. ! هرچند امریکا در ظاهر از خمرها تنفر داشت. مبارزه ائتلاف علیه نیروهای اشغال گر ویتنام شروع شد.
در سال ۱۹۸۴ پزشکان تایلندی تشخیص دادند پول پوت سرطان غدد لنفاوی دارد. او در شصتسالگی میخواست با دختر ۲۲ ساله ازدواج کند که برخلاف تمام توصیههای قبلی خود او بود. همان سال به علت شکست سخت از ویتنام از کلیه مقامات خود استعفا و فقط مشاور شد. در عمل هنوز همه قدرت دست او بود. او برای درمان قطعی به چین رفت ازدواج جدید او در تابستان ۱۹۸۵ صورت گرفت . آنها یک سال بعد صاحب یک دختر شدند .طول درمان او در چین یک سال طول کشید.
در ۱۹۸۵ گورباچف در شوروی به رهبری رسید و تعهدات بینالمللی آن کشور را بهشدت کاهش داد در این راستا ویتنام بهتدریج نیروهای خود را از کامبوج منتقل کرد. البته این کار تا ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۹ به طول انجامید. دو ماه بعد دیوار برلین فروریخت و حمایت امریکا از خمرها بیمعنی شد.
در بهار ۱۹۹۱ جنگ خلیجفارس آغاز و نظرها به خاورمیانه دوخته شد. بااینکه نیروهای ویتنام در ۱۹۸۹ کامبوج را تخلیه کرده بودند ولی توافق ائتلاف داخلی کامبوج تا ژوئن ۱۹۹۱ به درازا کشید. در اکتبر ۹۱ سازمان برای اجرای صلح داخلی کامبوج وارد عمل شد چون نیروهای ائتلاف عملاً درصدد حذف همدیگر بودند . بهخصوص سیهانوک به پول پوت مطلقاً اعتماد نداشت و حالا او رئیس دولت بود .
پول پوت خطر را کاملاً حس میکرد. خمرها فشار روی ویتنامی به تبارهای کامبوج را افزایش دادند. سیهانوک در ژانویه ۹۳ وارد پکن شد تا از وضع داخلی کامبوج اظهار شکایت کند و خمرها را مسئول این امر بداند. خمرها حدود ۲۰درصد خاک کامبوج را در اختیار داشتند. بیشتر نزدیک مرز تایلند و از طریق تجارت پول کافی به دست آورده بودند! تایلندیها از ترس ویتنام از خمرها حمایت میکردند. انتخابات در ژوئن ۹۳ نشان داد که پسرسیهانوک برخلاف انتظار ۵۸ کرسی از ۱۳۰ کرسی مجلس را که زیر نظر سازمان ملل انتخابات آن برگزارشده بود به دست اورد. سون سائن ۵۱ کرسی به دست آورد آنها نتیجه انتخابات را قبول نکردندسیهانوک راه حل کامبوجی نشان داد! دو نخستوزیر و دو وزیر برای هر وزارت خانه سیهانوکِ پادشاه باقی ماند. خمرها ظاهراً قدرت را داشتند ولی شکست خوردند.
حمله ارتش قانونی برای تسخیر مراکز نظامی خمرها آغاز شد. و جنگ بین نیروهای خمر و ارتش کامبوج گسترش یافت . هرچند در ۱۹۹۴ خمرها غیرقانونی اعلام شدند. ارتش خمرهای سرخ فقط برای مبارزه در جنگلها و غیرقانونی مناسب بودند. حکومت چندساله آنها برای مردم یک کابوس و فاجعه بود. فرار از ارتش خمرهای سرخ هرروز بیشترمی شد. هرچند پول پوت سرخورده شده بود ولی هنوز مصمم به ادامه مبارزه مسلحانه بود. او دوباره فرمان داد. در پاییز ۹۴ که تمام وسایل نقلیه خصوصی مصادره شد. و تجارت چوب با تایلند متوقف شد. پول پوت یک دولت خیالی تشکیل داد و وزرای بدون وزارتخانه منصوب کرد! در این شرایط پول پوت مشکل قلبی نیز پیداکرده بود و عاشقانه دختر ۸ ساله خود را دوست داشت. در سپتامبر ۹۴ او دستور اعدام سه مرد کولهپشتی بدوش را صادر کرد که یکی از آنها انگلیسی بود. دومی فرانسوی و سومی استرالیایی. از فوریه ۹۶ یکی از فرماندهان خمر سرخ با تمام همراهان تسلیم دولت کامبوج شد. دولت کامبوج برای وابستگان خمر سرخ در صورت تسلیم عفو عمومی اعلام کرد. در اوت ۹۶ قسمت عمده خمرهای سرخ آماده تسلیم به دولت مرکزی شدندکه نصف ارتش خمر سرخ بود. تا آخر ۹۶ ارتش خمر سرخ تمام پایگاه داخلی کامبوج را از دست داد. حمایت تایلند نیز از ارتش خمرهای سرخ قطع شد. در فوریه ۹۷ پول پوت کلیه فرماندهان قدیمی که تمام رفقای باقیمانده او بودند را خلع و چند نفر از جوانان را جانشین آنها کرد. و حزب جدیدی تشکیل داد! در همین موقع یکی از احزاب ائتلافی دولت کامبوج شاهزاده راناربد از ائتلاف جدا شد و در تایلند با پول پوت برای مبارزه پارلمانی! متحد شد( راه پارلمانی و پول پوت داستان جن و بسم اله بود).
البته اعضای خمرهای سرخ در این اتحاد تعهد کردند سران تندرو خود ازجمله پول پوت را اخراج و تبعید کنند ولی این مسئله لو رفت و تعدادی از سران خمر سرخ ازجمله سون سن به دستور پول پوت شبانه کشته شدند. ولی این امر موجب عصیان دیگران شد. موک در ۱۱ ژوئن ۹۷ اعلام کرد که پول پوت به اهداف جنبش خیانت کرده باید به بیرحمیهای او پایان داد. پول پوت به همراه محافظان خود فرار کردند با صدها هزار دلار امریکا. ۱۵ ژوئن آنها دستگیر شدند فردای آن روز پول پوت نیز دستگیر شد. رهبران معتدل خمرهای سرخ در یک محاکمه علنی سه فرمانده افراطی را به اعدام و پول پوت را به حبس ابد محکوم کردند.
سه ماه بعد پول پوت در زندان با یک خبرنگار آمریکایی مصاحبه کرد. او مطلقاً اظهار پشیمانی نکرد و از کلیه کارهای خود دفاع کرد. در پانزده آوریل ۹۸ پول پوت در بازداشت درگذشت. قبل از مرگ او هزار سپاهی خمر سرخ خود را به دولت کامبوج تسلیم کردند دلیل مرگ پول پوت سکته قلبی بود.
مرگ او هرچند فلاکتبار بود ولی آسانتر از آن بود که او برای مرگ یک و نیم میلیون نفر هموطنان خود تدارک دیده بود. اینگساری تنها عنصر باقیمانده رهبری خمرهای سرخ در مارس ۱۹۹۹ دستگیر و منتظر محاکمه است. البته پرونده جنایت های رهبران خمر سرخ هنوز باز است.
پژوهشگر فلسفه سیاسی و اقتصاد